-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:15259 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:9

1ـ با توجه به آن آيه قرآن كه خداوند فرموده است انسانها با هم برابرند و برتري بر هم ندارند پس به چه علت در اسلام حق طلاق با مرد قرار داده شده است؟
انسانها از حيث انسانيت با هم مشتركند لذا خداوند در آيات زيادي به اين مسئله تأكيد كرده است. «من عمل صالحا من ذكر اوانثي و هو مؤمن فلنحيينه حيوه طيبه و لنجزينهم باحسن ماكانوا يعلمون» كسي كه كار صالح انجام بدهد فرقي ندارد كه زن باشد يا مرد بلكه ملاك آن است كه ايمان داشته باشند ما آنها را زنده مي كنيم به حياتي پاكيزه و به آنها اجر مي دهيم به بهتر از آن كاري كه انجام داده اند. و يا آيات ديگر «لقد خلقنا الانسان من احسن تقويم» ... . و اين آيات بدان معنا نيست كه انسانها با هم برابرند. ملاك و مراد خداوند تساوي انسانها نبوده بلكه عدم تمايز ملاك است.
اصلا خداوند در آيه اي مي فرمايند ما قرار داديم مردم را به صورت گروه هاي مختلف و اشكال مختلف تا يكديگر را بشناسند پس اين غلط است كه شما گمان كنيد انسانها با هم فرقي ندارند. فرق ها فراوان است ولي اين تفاوت ها مانع از اصل عدالت نيست. آن چيزي كه ما مرادمان است تبعيض است، بله بين زن و مرد در شرايط كاملا مساوي تبعيض وجود ندارد، ولي مثالي كه شما زديد(حق طلاق با آقايان). از قبيل موارد تفاوت است، بطور مثال زنان چون جنبه احساسي و محبتي آنها كثير است بخاطر خاصيت وجودي شان لذا وظيفه مادري ، بارداري، شيردهي و مسائلي از اين قبيل به آنها واگذار شده است. و آقايان چون جنبه احساسي آنها كثير نيست و از حيث جسمي هم داراي توان بسيار بيشتري نسبت به زنان هستند. لذا وظايفي مثل كار كردن، به عهده داشتن نفقه و پرداخت مهريه و ... به عهده آنان است.
حق طلاق هم يكي از آن حقوقي است كه به آقايان داده شده است به خاطر خاصيت وجودي شان. اولا بدانيد طلاق تنها حقوقي است كه در نزد خدا منفور است، لذا اين حق طلاق به معني جواز براي مردان نيست. بلكه در شرايط محدود و استثنايي خدا اين راه را قرار داده است كه مطلوب و زيبنده بود كه با رعايت حداكثر موارد عقلي انجام گيرد. و چون زن از اين جنبه در نقص است (البته غالب زنان) اين امور به عهده آقايان گذاشته شده است.
و چنانچه بيان شد پرداخت نفقه و مخارج زن همه مخارج آن و نيز تهيه مسكن و پرداخت مهريه و ... بر عهده مرد است لذا حق طلاق هم به او واگذار شده است و اين عين عدالت است و اگر حق طلاق با زنان بود بي عدالتي بود چون كه مرد زحمت تهيه مسكن، پوشاك، غذا و ديگر مايحتاج زن بر عهده او باشد و زن حق طلاق داشته باشد كه هرگاه دلش خواست از مرد جدا شود، لذا خداوند متعال در مقابل آن وظايف كه بر عهده مرد گذاشته است به او حقوقي اختصاص داده، مثل حق طلاق، بيشتر بودن ارث و ديه ... . و همان طور كه مي دانيد قرآن كريم همه انسانها را برابر مي داند و معياري براي برتري قائل نيست، مگر تقوي«ان اكرمكم عندالله اتقيكم» كه نزد خداوند هركه بيشتر پروا و پرهيز از گناه كند عزيز تر است، ولي برتري هاي ديگر قومي، ملي، نژادي و ... را دليل ارزش بيشتر افراد نزد خداوند نمي داند ولي اين مطلب بدين معنا نيست كه همه انسانها داراي ويژگي هاي مساوي و يكسان به لحاظ شكل، قد، تيپ، سن و ... باشند. و نيز نظام طبيعي عالم تكثر افراد مختلف را مي طلبد. اگر گل رز و مريم از هر جهت (شكل، رنگ، رايحه، . حتي زمان و مكان رويش )يكي بودند كه ديگر دوئي نبود و تكثر نمي شد. پس بايد متفاوت باشند.
انسانها نيز داراي شرايط مختلف و لزوما حقوق متفاوت اند. اما اين تفاوت باعث برتري انسان نزد خدا نيست كه گفتيم برتري او به يك چيز است آن هم تقوي. ليكن عدالت اين است كه هر كدام حقوق خود را دريافت كنند و اين برابري است. پس اگر كودك است حقوق خاصي دارد و اگر جوان و يا زن يا مرد است حقوق خاص خود را دارد كه اگر با كودك چنان كنند كه با مرد چهل ساله و بالعكس نابرابري است.
بي ترديد تفاوت زن و مرد هم انكار ناپذير است علي رغم نظريات تند و راديكال نهضت هاي زنانه(فمينيم) در غرب كه زن و مرد را از هر جهت مساوي مي دانند و بدين سبب حقوق زيادي را از زنان چون حق نفقه و يا مهريه و ... را مي گيرند ما معتقديم كه اشرف مخلوقات عالم به صورت دو جنس زن و مرد آفريده شده است كه هيچكدام برتري نزد خداوند ندارند جز تقوي اما ويژگي هايي متفاوت از نظر روحي و جسمي دارند كه مقتضي حقوق متفاوت است.
مثلا اگر مرد را قوي جثه و مظهر قدرت آفريده زن را مظهر جمال و زيبايي و لطافت آفريده است و همين روحيه ليطف است كه اقتضا مي كند با او همچون گل(با ملاطفت) رفتا شود كه «المرئه ريحانه ليست بقهرمانه».
و نيز زن را دنياي ناز و مرد را در اوج نياز، زن را عاطفي، حساس و نكته سنج و مرد را در مقابل جسور با جرأت و كلي نگر پديد آورد كه هر دو در كنار هم مكمل خانواده خواهند بود.
لذا در عقد و پيوند ازدواج زن است كه حرف آخر را مي زند و در طلاق اين مرد است كه حرف آخر را مي گويد چرا كه در طول زندگي اگر نخواستن از جانب زن باشد زندگي نيمه جان است و با تمناي مرد ممكن است به حالت عادي بازگردد ولي با نخواستن مرد زندگي كاملا مرده است و بايد جدايي صورت گيرد.
از طرفي مرد كلي نگر كمتر تصميم به طلاق و جدائي مي گيرد در حالي كه خانم حساس و عاطفي كه ظرايف زندگي را هم مي بيند ممكن است به كوچكترين چيزي روح و روان لطيفش دچار خدشه شده بار ها مرد را طلاق دهد.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.